مقدمه
امروزه تنوع در انواع سیمهای گیتار و علائم اختصاری که هر کدام از کمپانی های تولید کننده استفاده میکنند باعث شده است تا نوازندگان تازه کارتر و هنرجوها و حتی گاهی نوازندگان قدیمی تر نیز دچار ابهام گردند. بدیهی است که یک نوازنده برای رسیدن به یک تصمیم درست و یافتن بهترین صدایی که مورد نظرش است نمیتواند تا کلیه سیمهای موجود را آزمایش نماید. در این رابطه هم بحث هزینه و هم زمان مطرح است. وجود این مشکل نگارنده را بر آن داشت تا توضیحاتی در مورد خصوصیات سیمهای مختلف و علائمی که شرکتهای مختلف برای توصیف تولیدات خود بکار میبرند در این کوتاه بیاورد.
بدیهی است هر نوازنده میتواند بر اساس سلیقه و خواست خود و البته ویژگیهای ساختمان سازی که در اختیار دارد سیم مورد نظر خود را انتخاب نماید که این موضوع نیاز به اطلاعاتی در مورد ساختمان ساز و خصوصیات مختلف سیمها دارد.
لازم به ذکر است هر سیمی حتی ساخته شده از بهترین مواد اولیه نیز دارای عمر مشخصی است و پس از سپری شدن آن به تدریج (و گاهی هم ناگهانی) دچار افت کیفیت صدا میگردد. پس به نوازندگان توصیه میگردد برای حفظ و ارتقاء کیفیت شنوایی خود سیمهای گیتار را به موقع تعویض نمایند. در این راستا گاهی تبلیغات وسیع شرکتهای سازنده کمی بدور از واقعیت است و بکار بردن عبارات "عمر طولانی" و "نوازندگی طولانی" و از این دست جملات صرفا جنبه تبلیغاتی داشته و باعث نمیشود تا یک سیم بعنوان مثال یکسال صدادهی مطلوبی داشته باشد. ولی ذکر این نکته لازم است که سیمهایی که برای کنسرت طراحی میشوند عموما صدایی بسیار مطلوب دارند ولی در عوض، به سرعت دچار افت کیفیت میشوند و عموما همانطور که از اسمشان مشخص است برای مدت کوتاهی (حداکثر یک هفته) در اوج باقی میمانند. سیمهایی نیز برای تمرین ساخته شده اند که دارای عمر طولانی تری هستند ولی در عوض صدایی مانند سیمهای کنسرتی ندارند. سیمهایی نیز مخصوص ضبط دراستودیو ساخته میشوند که آنها نیز عمر کوتاهی دارند ولی میزان دقت صداها، شفافیت و رسا بودن صدا و در کل کیفیت بالایی دارند و از طرفی میزان تولید صدای ناخواسته1 در آنها که در اثر لغزش انگشتان بوجود میآید بسیار اندک است که از آنها عموما برای ضبط های استودیویی استفاده میکنند.
خلاصه اینکه قرار نیست صبر کنیم تا سیم های گیتارمان کاملا فرسوده، زنگ زده، ریش ریش و یا حتی پاره شوند تا اقدام به تعویض آنها نمائیم. منظور از عمر طولانی سیم، مدتی که طول میکشد تا سیم پاره شود نیست، بلکه مدت زمانی است که سیم صدادهی مطلوب دارد و این موضوع به میزان تمرین روزانه، مقدار عرق کردن دست، دما و رطوبت محیط و خلاصه به نوع نوازندگی ما ربط دارد (مثلا شستن دستها قبل از تمرین) و طبق تجربه شخصی نگارنده این مدت زمان در بهترین سیمها حدود یک ماه است که البته شاید به دلایل اقتصادی بتوان با اغماض صدای آنرا تا حداکثر سه ماه نیز تحمل نمود ولی استفاده بیش از این مدت، سلیقه شنیداری نوازنده را به شدت تحت تاثیر منفی قرار میدهد.
در ابتدا کمی در مورد صوت و خصوصیات آن بدانیم:
(اگر مطالب مربوط به فیزیک صوت برای شما جذاب نیستند میتوانید از این بخش عبور کرده و یکسر به تیتر بعدی بروید)
صدای (سنوریته)2 سازهای زهی به دو فاکتور اصلی بستگی دارد.
- فاکتور و عامل اصلی صدا دهی ساز، جعبه تشدید3 آن است به گونه ای که حتی قیمت هر ساز نیز بر اساس جنس و قدمت چوب بکاررفته در ساخت بدنه،4 کیفیت و تکنیک ساخت و در یک کلام به جنس، رنگ،5 دینامیک6، طنین، ساستین7 و ... ساز مربوط است. در مورد خصوصیات یک ساز خوب صحبت بسیار است که در اینجا مجالی برای آن نیست.
- فاکتور دوم عامل ارتعاش8 است که در سازهای زهی (خصوصا ساز گیتارکه مورد نظر این نوشتار میباشد) سیم است.
پس صدای ساز متاثر از دو عامل جعبه تشدید آن و سیمی که ارتعاش را انجام میدهد خواهد بود. در این نوشته سعی شده است تا با برخی از خصوصیات سیمهای گیتار کلاسیک آشنا شویم.
شاید بد نباشد قبل از شروع کمی درمورد مفاهیم فیزیک صوت مروری هرچند بسیار کوتاه داشته باشیم. در اینجا اگر با سه مفهوم فرکانس9، طول موج10 و دامنه11 آشنا شویم، تا اندازه زیادی قادر به درک مطالبی که در ادامه خواهد آمد خواهیم شد.
فرکانس به تعداد ارتعاشات در واحد زمان (یک ثانیه) گفته میشود و واحد آن هرتز12 است. مثلا سیمی که با فرکانس 100 هرتز ارتعاش میکند به این معنی است که در یک ثانیه صد مرتبه عمل رفت و برگشت را انجام میدهد.
شکل 1 (نمایش فرکانس و طول موج)
همانطور که در شکل فوق ملاحظه میکنید سیم بالایی در یک ثانیه 12 بار و سیم پایینی 4 بار ارتعاش کرده اند پس فرکانس اولی 12 و فرکانس دومی 4 هرتز است.
طول موج به فاصله دو قله متوالی و یا دو نقطه متناظرگفته میشود و واحد اندازه گیری آن متر است.
شکل 2 (اندازه گیری طول موج)
مهم است بدانیم که فرکانس با طول موج نسبت عکس دارند به این معنی که هرچه تعداد ارتعاش در ثانیه بیشتر باشد (فرکانس بالاتر باشد) طول موج کمتر است. این موضوع به وضوح در شکل شماره 1 نمایش داده شده است.
دامنه به ارتفاع ارتعاش گفته میشود یا به عبارتی به حداکثر فاصله ای که سیم از خط افق میگیرد دامنه گفته میشود و فرقی نمیکند که این ارتفاع در جهت مثبت باشد یا منفی. جالب است بدانید که دامنه عامل اصلی شدت صوت است و در سازهای زهی زخمه ای مانند گیتار پس از ضربه زدن به سیم ابتدا در حداکثر مقدار خود قرار دارد و به تدریج از ارتفاع آن (شدت صوت) کاسته میشود تا زمانی که صفر گردد که در آن لحظه صدایی نیز به گوش نخواهد رسید. البته ورود به این بحث که شدت شنوایی انسان نیز در چه حد است و رسم نمودارهای آستانه دردناکی و آستانه شنوایی گوش انسان خودش مستلزم نوشتاری جداگانه میباشد که در اینجا مجال ان نیست. در مورد ساز گیتار ما هیچگاه به آستانه دردناکی شنوایی انسان نخواهیم رسید اما با آستانه شنوایی سر و کار خواهیم داشت.
شکل 3 (کاهش دامنه با گذشت زمان)
همانطور که در شکل نیز ملاحظه میگردد با گذشت زمان از میزان دامنه کاسته میگردد ولی طول موج و فرکانس تغییری نمیکنند.
یک ویژگی مهمی که برای نوازندگان گیتار حائز اهمیت است میزان ماندگاری13 صدا است. بدیهی است که این ویژگی ماحصل ساختمان ساز و کیفیت سیم هر دو توامان با هم میباشد. بر اساس تجربه نگارنده عموم نوازندگان از ماندگاری صدا درک صحیحی ندارند و اینگونه می اندیشند که از زمان تولید صدا تا زمانی که کاملا خاموش میشود را ساستین میگویند که اینطور نیست. بهتر است کمی بیشتر در مورد این ویژگی بدانیم.
زمانی که نوازنده به سیم ضربه14 میزند صدا با سرعت به قله خود میرسد ولی بلافاصله تا یک حد مشخص افت کرده و تا مدتی بدون افت دامنه به ارتعاش خود ادامه میدهد. این مدت که بعنوان ماندگاری صدای (ساستین) هر سازی شناخته میشود جایی است که نوازندگان و سازندگان15 گیتار به دنبال افزایش مدت آن هستند. هر چه زمان ماندگاری صدای یک ساز در این محدوده بیشتر باشد بهای آن نیز به طرز چشمگیری افزایش میابد. البته یکسان بودن این ویژگی در فرتهای16 مختلف گیتار نیز یکی دیگر از خصوصیات سازهای مرغوب است. خلاصه اینکه بعد از سپری شدن این زمان همانطور که در بالا نیز به آن اشاره گردید صدا دچار افت دامنه شده و به تدریج از شدت آن کاسته میشود. در برخی از سبکها این زمان نیز که به زمان میرایی17 صدا معروف است از اهمیت زیادی برخوردار است. در نمودار زیر بصورت خیلی ساده هر کد ام از این بخشها نشان داده شده اند. تنها بخشی که به رنگ صورتی نمایش داده شده است بعنوان زمان ماندگاری صدا تلقی میگردد جایی که دامنه (شدت صوت) در طول زمان ثابت باقی مانده است.
شکل 4 (نمودار ADSR)
هر چند که این ویژگی مربوط به ساختمان، جنس و قدمت چوب بکار رفته شده، تکنیک ساخت و پل بندی و صدها رمز و راز و تکنیک ساخت ساز و در یک کلام روش هدایت و تشدید صوت است که هر سازنده ای با علم و دانش و تجربه خود سعی در ارائه بهترین نتیجه را دارد اما بدیهی است که یک سیم مرغوب نیز باعث میشود تا این ویژگی ساز بیشتر نمایان گردد.
حال ببینیم که یک سیم چه ویژگیهایی باید داشته باشد. لازم به ذکر است که یکنواخت بودن قطر سیم در تمامی طول آن یک فاکتور مهم برای دست یابی به یک فرکانس ثابت و در نتیجه صدایی یکنواخت و دلنشین است و البته سازندگان سعی دارند تا با کاهش ارتفاع ارتعاش (مسافتی که سیم بصورت رفت و برگشت حرکت میکند) به حداکثر صدای ممکن نیز دست پیدا کنند. از طرفی مدت زمان میرایی صدای هر سیم نیز موضوعی است که باید مورد توجه قرار گیرد. پس همزمان هر سه فاکتور فوق باید با دقت مورد ارزیابی و توجه قرار گیرند.
سیمهای تریبل یا زیر18 (ساخته شده ازترکیبات نایلونی)
سه سیم زیر (یا به اصطلاح سیمهای تریبل) گیتار کلاسیک و فلامنکو از ترکیبات پلی وینیلها یا به اصطلاح نایلون ساخته میشوند. دلیل این امر نیز رسیدن به صدایی گرم، عمیق و روح نواز است که تا جای ممکن از صدای فلزی و خشن فاصله داشته باشد. بدیهی است که هر کمپانی سعی دارد تا بهترین صدای ممکن را به نوازندگان معرفی کند و در تلاش است تا با ترکیب مواد مختلف به بهترین کیفیت خود رسیده و توجه نوازندگان را جلب نموده و به انتظارات ایشان پاسخ شایسته دهد و در این راستا استفاده از مواد مختلفی مانند کربن، تیتانیوم . غیره در سیمهای تریبل که گاها اسامی تجاری (مانند کامپوزیت، آلیانس، پرو آرته و...) بر آنها میگذارند نیز در همین راستا است.
سیمهای تریبل بصورت استاندارد از زیر به بم به نت می (E4) سی (B3) و سل (G3) کوک میشوند. همانطور که از کوک استاندارد ساز گیتار مشخص است سیم اول در محدوده فرکانس 330 هرتز، سیم دوم در محدوده 245 هرتز و سیم سوم نیز در محدوده 195 هرتز کوک میشوند. دو فاکتور مهم در مرغوبیت هر سیم آن است که اولا با داشتن قطر کمتری به فرکانس مورد نظر برسد (پس باید روی دانسیته آن کار شود) و دوم اینکه دامنه حرکتی آن در زمان ارتعاش محدود باشد چرا که هرچه این دامنه بیشتر باشد احتمال برخورد سیم با فرتها و ایجاد پارازیت در هنگام نوازندگی بیشتر خواهد شد.
برای دست یابی به یک فرکانس مشخص در سیمها به سه عامل مهم نیاز داریم. طول سیم (هر چه بیشتر شود فرکانس کاهش میابد)، قطر سیم (هر چه بیشتر شود فرکانس کاهش میابد و البته ثابت ماندن آن در تمامی طول سیم نیز در هنگام تولید بسیار حائز اهمیت است) و نیروی کششی (با افزایش نیرو فرکانس نیز افزایش میابد) سیم از یک طرف توسط خرک مهارشده و از طرف دیگر توسط گوشی مربوطه کشیده میشود تا به کوک مورد نظر برسد. در سازهای زهی همین ابتدای کار عامل طول سیم حذف میگردد چرا که فاصله بین خرک و شیطانک هر ساز ثابت بوده و در لحظه برای نوازنده قابل تغییر نمیباشد. پس فقط عامل قطر سیم و نیرو متغیرهایی هستند که باید مورد بررسی قرار گیرند. در مورد قطر سیمها نیز ملاحظات مختلفی مد نظر سازندگان است که از آن جمله میتوان به راحتی نوازنده اشاره نمود هرچند که به خاطر برخورد احتمالی سیم با فرتها امکان قطور کردن بیش از حد آن نیز وجود ندارد. (قطر سیم سوم که باعث گز زدن آن میشود همواره مشکلی است که گیتاریستها با آن دست به گریبان هستند).
شرکتهای مختلف با تکنولوژی های خود سعی دارند تا هر روز سیمهای با کیفیت تر، خوشصدا تر و با عمر مفید طولانی تر تولید نمایند که البته رسیدن به قطر کمتر و افزایش مقاومت آن به نیروی بیشتر نیز یکی دیگر از اهداف آنهاست. واحد تحقیق و توسعه کمپانیهای مختلف دائما درحال آزمایش متریالهای مختلف برای ساخت سیمهای مرغوبتر هستند.
اگر به روی جلد سیمها دقت کنید در تمام برندهای معتبر قطر دقیق سیم و میزان کششی که هر سیم تحمل میکند را برای هر کدام از آنها بصورت جداگانه نوشته اند.
بیایید کمی به جزئیات بیشتر بپردازیم. حتما با اصطلاحاتی از قبیل سیم نرم (low tension)، سیم نرمال (normal tension) و یا سیم سفت (high tension) یا هارد (hard) برخورد کرده اید. بیایید تفاوت آنها در یک برند معتبر مانند داداریو (کمپانی آمریکایی که تولیدات بسیار وسیعی برای بسیاری از سازها در صنعت تولید سیم دارد) بررسی کنیم:
شکل 5 (EJ43- low tension)
شکل 6 (EJ45- normal tension)
شکل 7 (EJ46 -high tension)
ستون سوم و چهارم جایی است که میخواهیم بررسی کنیم. سیم اول را در نظر بگیرید در مدلهای مختلف از بالا به پایین هرچه که مقامت سیم به کشش بیشتر میشود تولید کننده نیز مجبور شده است تا قطر سیم را افزایش دهد. در سه مدل فوق سیم اول گیتار (E) در نوع نرم (شکل 5) قطری معادل 0.0275 داشته و قطرش در نوع سخت خود (شکل 7) به 0.029 رسیده است . میزان نیرو نیز 7.10 در نوع نرم تا 7.63 کیلوگرم در نوع سخت افزایش داشته است. این معادله در مورد سایر سیمها نیز صادق است. همانطور که ملاحظه میشود با افزایش مقاومت سیم به نیروی کشش (افزایش تنش سیم) قطر آن نیز افزایش میابد. همانطور که قبلا نیز اشاره گردید افزایش قطر سیم از یک جایی به بعد (بسته به ساختمان هر گیتار و البته عادات نوازندگی هر نوازنده) مطلوب و مورد نظر نیست. حال سوال این است که چرا میخواهیم نیروی کشش را بالاتر ببریم؟ لازم به ذکر است که افزایش تنشن سیم باعث میگردد تا از یک طرف دامنه حرکتی سیم کاهش یابد (که بدنبال آن هستیم) و از طرف دیگر صدایی رساتری تولید گردد مضاف بر اینکه طول عمر مفید سیم (مدت زمانی که هر سیم میتواند صدای ایده آل خود را تولید کند قبل از اینکه به خاطر عوامل محیطی افت کیفیت صدا پیدا کند) نیز افزایش قابل توجه ای پیدا میکند پس بالابردن تنشن سیم موضوعی است که مطلوب بوده و پارامتری است که مورد نظر تولید کنندگان است (که البته باید دقت نمود که در میزان افزایش آن نیز محدودیت داریم، چرا که سختی نامتعارف و زیاد تر از حد نیز باعث استهلاک زیاد نوازنده خواهد شد مضاف بر اینکه کیفیت صدا نیز افت خواهد کرد). پس موضوع اساسی و چالش تولید کنندگان آن است که قطر و کشش سیم را در یک محدوده مشخص حفظ کنند و در عین حال بهترین صدا را نیز استخراج کنند. به همین خاطر تولید کنندگان برای رسیدن به کیفیت بهتر بدون اینکه لازم باشد تا قطر سیم را افزایش دهند از موادی مانند کربن در سیمهای تریبل استفاده میکنند. در ادامه جدول مشخصات سیم نرمال داداریو با ترکیب کربن آورده شده است.
شکل 8 (EJ45FF – normal tension)
با مقایسه شکل های 6 و 8 ملاحظه میگردد که با استفاده از ترکیبات کربن در سیمهای تریبل تفاوت معنی داری در میزان تحمل کشش سیم (از 7.36 به 9.665 افزایش یافته است) در قطری کمتر از سیم مشابه (از 0.028 به 0.024 کاهش یافته) با جنس معمولی خواهیم داشت و به این ترتیب با بکاربردن کربن دو معضل مهم که قطر سیم و میزان کشش آن بود حل میگردد. اما سیمهای کربن به نسبت سیمهای معمولی صدایی خشک تر دارند و سلیقه بسیاری از نوازندگان را تامین نمیکنند. مخصوصا در گیتارهایی با صفحه اسپروس، چرا که سرعت انتشار صوت درچوب اسپروس19 تقریبا دوبرابر چوب رِدسِدار20 بوده و همواره صدایی رَساتر با پرتاب بیشتر را در ذات خود دارد و سیمهای کربن این خصوصیت را دوچندان میکنند که نتیجه آن صدایی خشک است. این موضوع نواختن گیتارهایی با چوب اسپروس و تولید صدایی گرم و عمیق را دشوارتر میکند اما استفاده از سیمهای کربن بر روی گیتارهایی با صفحه سدار میتواند صدایی مطلوب ایجاد نماید. چوب سدار در ذات خود صدایی گرم و گرد دارد که میزان پرتاب صدایی بسیار کمتر از اسپروس دارد و استفاده از سیمهای کربن میتواند این موضوع را تعدیل نماید. مجددا یادآوری میگردد مطالب ذکر شده جنبه عمومی دارند و بیشتر مبتنی بر تجربه نگارنده هستند و البته سلیقه افراد در رنگ و جنس صدا کاملا متفاوت است و هستند کسانی که صدای سیم های کربن را بر روی سازهای اسپروس بیشتر می پسندند بنابراین هیچ چیز مطلق نیست).
تولید کنندگان با استفاده از درصدهای مختلف کربن و البته استفاده ازسایر ترکیبات سعی در رسیدن به صدایی گرم دارند در حالی که مجبور به افزایش قطر سیم نباشند تا بتوان از آنها بر روی گیتارهایی با صفحه اسپروس نیز با موفقیت استفاده نمود.
اخیرا کمپانی فرانسوی ساوارز که یکی از مرغوبترین سیمها را تولید میکند ابتکار بسیار جالبی زده است. سیم اول و دوم را از جنس معمولی و سیم سوم را از جنس کربن ساخته است. و به این ترتیب توانسته است افزایش قطر را در سیم سوم کنترل نماید و از طرفی در سیمهای اول و دوم نیز صدایی گرم بدست آورد. و یا برند داداریو در برخی مدلهای خود دو عدد سیم سوم قرار داده است، یکی با جنس معمولی و دیگری با جنسی متفاوت که خودشان آنرا با عنوان کامپوزیت مینامند که رنگی مات، قطری کمتر و صدایی درخشان تر دارد. این موضوع با اضافه کردن حرف C به آخر علامت اختصاری آن سیم به خریدار اطلاع داده شده است مانند EJ46C.
سیمهای باس یا بم21 (سیمهای فلزی)
سیمهای بم گیتار در ظاهر از فلز ساخته شده ا ند اما در ساخت آنها از تکنیکهای ساخت سیمهای ساز پیانو استفاده میگردد. به این ترتیب که این سیمها عموما از یک مغز22 اصلی که عموما از جنس فولاد23 (که با روش اکستروژن ساخته شده است)24 (البته امروزه جنس نایلون نیز برای ساخت آن استفاده میشود) تشکیل شده اند که دور آنها با ترکیبی از الیاف ابریشم (گاهی پنبه و ...) و یک فلز (که عموما آلیاژی25 از چند فلز مختلف است) که عموما آبکاری شده است پیچیده میشوند. مغز سیم میتواند بصورت گِرد و یا شش ضلعی و یا حتی بصورت رشته ای (الیاف نایلون و ...) ساخته شود که هرکدام ویژگیهای متفاوتی دارند که در جدول زیر به برخی از آنها اشاره شده است. شکلهای 9 تا 11 نیز با بزرگنمایی بالا ساختمان آنها را از نزدیک نشان میدهد.درصد عناصر بکار رفته شده در مغز سیم و پوششی که آنرا در آن می پیچند جزو رازهای شرکتهای سازنده است. اما عموما از عناوینی مانند کروم، نقره، برنز و غیره استفاده میکنند که رنگ اولی و دومی نقره ای و سومی زرد رنگ است. اما اینکه دقیقا از چه عناصری تشکیل شده اند نامشخص است و البته خیلی هم به ما ارتباطی ندارد. ما فقط صدایی با کیفیت بالا و با مشخصاتی که در بالا شرح آن رفت میخواهیم.
شکل 9 (سیمهای بم گیتار)
شرکتهای مختلف بسته به جنس سیمهای بم از علائم اختصاری مختلفی استفاده میکنند.
علائم اختصاری
با توجه به تعداد زیاد برندهای مختلف امکان بررسی همه آنها در این مختصر نیست مضاف بر آن بررسی یکی دو تا از آنها دید کافی به خواننده خواهد تا خود بتواند مشخصات تولیدات مختلف یک برند را استخراج و استفهام کند.
در اینجا به بررسی برند معروف ساوارز میپردازیم
کمپانی ساوارز فعالیت خود را از سال 1770 زمانی که مؤسس آن از ایتالیا به فرانسه و شهر پاریس مهاجرت کرد آغاز کرده است. این شرکت محصولات زیادی برای سازهای مختلف تولید میکند که در اینجا فقط سیمهای گیتار کلاسیک تولید شده توسط آن بررسی میگردد.
در این کمپانی سیمهای گیتار کلاسیک به سه صورت تولید میشوند. سیمهایی با کشش معمولی، با کشش بالا و سیمهایی با ترکیب این دو به این معنی که سیمهای باس با کشش بالا و سیمهای تریبل با کشش معمولی در یک بسته قرار میگیرند.
ساوارز برای نمایش جنس سیمهای باس و تریبل از اعداد و علائم خاصی بهره میبرد.
برای نمایش جنس سیمهای باس عدد 500 را برای سیمهای "کروم"، عدد 540 را برای سیمهایی با عنوان "های تکنیک" و عدد 510 را برای سیمهایی با عنوان "کانتیگا" بکار میبرد که در ضمن جدیدترین محصول این کمپانی نیز میباشد. همانطور که قبلا گفته شد این کلمات، علائم تجاری و مختص این تولید کننده هستند و آلیاژ دقیق هر کدام از آنها در دسترس عموم نمیباشد. اما نوازندگان میتوانند با امتحان کردن یک بسته از هر کدام تفاوت را تشخیص دهند. از نظر نگارنده هر سه، صدایی رسا، عمیق، بلند و با زنگ زیاد تولید میکنند که در جزئیات اندکی با یکدیگر تفاوت دارند. و البته دوام صدای کانتیگا بیشتر از دو نمونه دیگر است.
این تولید کننده تنشن سیمهای خود را به دو دسته قرمز(کشش معمولی)26 و آبی (کشش بالا)27 و با دو علامت اختصاری "R" برای قرمز و "J"برای آبی تقسیم کرده است.عنوان آلیانس28 و یا نیو کریستال29 را نیز برای تمایز سیمهای تریبل بکار برده است. به این ترتیب که منظور از آلیانس سیمی با ترکیب کربن، و نیوکریستال سیم شفاف نایلونی است که در اینجا آنرا "جدید" مینامیم.
پس با در نظر گرفتن مطالب فوق علامت 500AR از چپ به راست یعنی سیمی با باسهای کروم و تریبل از جنس کربن با تنشن معمولی است. 500 نشاندهنده کروم بودن سیم باس، A مخفف آلیانس به معنی کربن در سیمهای تریبل و R یعنی تنشن معمولی است.
500AJ یعنی باسهای کروم و تریبلهای آلیانس (کربن) و کشش بالا.
500ARJ یعنی باس کروم، تریبل آلیانس (کربن) و کشش مخلوط است. به این معنی که کشش سیمهای باس بالا و کشش سیمهای تریبل عادی است.
ساوارز فقط برای سری 500 و 540 با تریبل کربن، سیمی با طول بیشتر تولید کرده است که آنرا با علامت "L " میتوانیم تشخیص دهیم.
در جدول زیر بر اساس توضیحات فوق، مشخصات برخی از تولیدات برند ساوارز برای گیتار کلاسیک لیست شده اند.
جدول 1 (بر اساس جنس باس کروم)
*لازم به توضیح است که ساوارز از حرف "P" عموما برای نشان دادن جنس خاص و اعلاء30 استفاده میکند و اینجا نیز بعنوان "تریبل اصلاح شده" بکار برده است.
جدول 2 (بر اساس باس های تکنیک)
*ساوارز در اینجا از حرف "C" برای نمایش جنس تریبلها (کریستال جدید) استفاده کرده است.
ساوارز سیمهای کانتیگا را با دو عنوان "عادی" (که چیزی روی بسته بندی نوشته نشده است) و "اعلاء" (پرمویوم) عرضه کرده است. که تفاوت در جنس سیمهای باس است و طبیعتا سیمهای اعلاء از صدا و خصوصیات بهتری برخوردار هستند و حرف "p" در علامت اختصاری آنها نشانگر این ویژگی است.
عنوان "عادی" را با تریبلهای "جدید" (نیوکریستال) و "کربن" دسته بندی کرده است که قبلا معرفی شدند.
و عنوان "اعلاء" را نیز در چهار دسته ارائه نموده است. تریبلهای "جدید" با علامت "C" (نشانگر کریستال)، تریبلهای "کربن" با حرف "A" (ابتدای آلیانس"، تریبلهای "نوآوری شده"31 با علامت "M" و بالاخره تریبلهای "تکامل یافته"32 با علامت "E" دسته بندی نموده است. تریبلهای جدید و کربن که معرف حضور هستند. در تریبلهای نوآوری شده جنس سیم اول و دوم از نیو کریستال است و سیم سوم از کربن. در تریبلهای خلاقانه فقط سیم اول از نیو کریستال است و سیم دوم و سوم از کربن هستند.
جدول 3 (بر اساس باس کانتیگا)
جدول 4 (بر اساس باس کانتیگا اعلاء)
کمپانی ساوارز سیمهای مخصوص ضبط در استودیو را فقط با باسهای کانتیگا و تریبلهای هم کربن و هم جدید تولید نموده است که این سیمها بسیار صیقلی هستند و در اثر لغزش انگشتان بروی آنها صدای اضافه ای تولید نمیکنند. این سیمها با حرف "H" در انتهای آنها مشخص شده اند.
جدول 5 (سیمهای صیقل یافته)
ساوارز تولیدات دیگری نیز دارد که تحت عناوینی مانند "امضاء شده" و ... تولید میشوند که معمولا به امضاء یک نوازنده مطرح رسیده اند و البنه نگارنده در بازار ایران آنها را مشاهده نکرده است پس لزومی به بررسی نیز احساس نشد.
بررسی برند داداریو33
دسته بندی در این تولید کننده آمریکایی ساده تر از همکار فرانسوی اش ساوارز است. داداریو کشش سیمها گیتار کلاسیک خود را با رنگ مشخص مینماید به این ترتیب که در نگاه اول از روی رنگ بسته بندی میتوان به میزان کشش سیمهای داخل آن پی برد. این شرکت علاوه بر ساخت سیمهایی با کشش معمولی34 و کشش بالا35 اقدام به ساخت سیمهایی با کشش فوق نرم 36 و فوق سخت37 نیز کرده است. سیمهای معمولی با رنگ قرمز، سیمهای کشش بالا با رنگ آبی، سیمهای فوق نرم با رنگ نارنجی و سیمهای فوق سخت با رنگ بنفش متمایز شده اند. داداریو علامت اختصاری سیمهای خود را با حروف"EJ" آغاز میکند (بجز محصول جدیدی که با علامت "XT" مشخص38 نموده است) که متاسفانه بر نگارنده روشن نشد که مخفف چه کلماتی هستند اما چیزی که روشن است آن است که این علامت در تمام مدلها یکسان است پس میتوان نتیجه گرفت که یک توصیف عمومی است. (متاسفانه جستجوی نگارنده در سایت داداریو برای دریافت معنی این حروف بی نتیجه ماند). داداریو برای نمایش کلیه مشخصات سیمهای خود از یک عدد دو رقمی استفاده میکند. در واقع این عدد مانند یک کد کلیه ویژگیهای سیم شامل جنس، کشش و غیره را دسته بندی و مشخص میکند و کافی است تا بدانیم هر عدد نمایش دهنده کدام سیم است.
سیمهای عمومی که تریبل آنها از جنس نایلون است (صرف نظر از رنگ آنها) از عدد 43 تا 52 دسته بندی شده اند.
در زیر مشخصات هر کد لیست شده است:
جدول 6 سیمهای تریبل نایلون
داداریو نیز در ساخت محصولات خود از ترکیبات کربن و تیتانیوم استفاده نموده است. سیمهای کربنی را با نمایش دو حرف اف "FF" و استفاده از تیتانیوم در سیمهای خود را با دو حرف تی "TT" بروی بسته بندی نمایش داده است.
جدول 7 سیمهایی با تریبل کربنی و تیتانیوم
*ظاهرا داداریو این کلمه را برای متریال ویژه ای که در مغز سیم استفاده کرده است بکار برده است.
داداریو در یک سری محصول دیگر بجای الیاف نایلونی در مغز سیمهای باس از کامپوزیت استفاده کرده است. این دسته با اضافه کردن حرف "C" مشخص39 شده اند.در این سری از سیمها دو عدد سیم سوم (سیم سُل) در هر بسته وجود دارد که اولی از جنس نایلون شفاف است و دیگری از جنس کامپوزیت ساخته شده است که رنگ سفید مات دارد. طبق اعلام شرکت سازنده دانسیته سیم دوم از جنس کامپوزیت 30 درصد بیشتر و مقامت آن در برابر کشش 36 درصد بیشتر از سیم اول از جنس نایلون است40. در این سری از سیمها، پکی مخصوص سبک فلامنکو نیز وجود دارد که الیته بر طبق تجربه شخصی نگارنده برای سبک کلاسیک نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
سیمهای صیقل شده این شرکت نیز که از جنس کامپوزیت ساخته شده اند در همین دسته قرا رمیگیرند. این سیمها در هنگام نوازندگی حداقل پارازیت را تولید میکنند و انگستان به راحتی و سرعت بروی آنها میلغزد. به همین دلیل برای ضبط در استودیو مناسب میباشند. آنها با حروف "LP" که مخفف صیقل41 شده است مشخص میشوند.
جدول 8 بر اساس سیمهایی باس با مغز کامپوزیت
دسته بعدی که نسبتا جزو آخرین و جدیدترین محصولات داداریو است تحت عنوان "عمر طولانی"42 نامگذاری شده اند. داداریو ادعا میکند که نتیجه ساتها تجربه و تکنیک این کمپانی در این سیمها متجلی شده است43. این سری از سیمها با حروف "XT" مشخص شده اند. جالب توجه اینکه این سری از محصولات هم از جنس کربن، هم از جنس تیتانیوم و هم از جنس کامپوزیت ساخته شده اند. بز طبق ادعای داداریو این سیمها به دلیل تکنولوژی خاصی که در تولید آنها بکار رفته است علاوه بر صدایی طبیعی، گرم و گرد با پرتاب بالا، دارای عمری طولانی بوده و مقاوت بیشتری در مقابل خوردگی44 (زنگ زدن) از خود نشان میدهد. البته بررسی و مقایسه جدول مشخصات این سیمها نیز افزایش چشمگیر خصوصیات کیفی سیم را بدون اینکه قطر آن افزایش معنی داری داشته باشد نشان میدهد. با مقایسه شکل 8 و 9 میتوان به افزایش چشمگیر کیفیت سیم در همان قطر مشابه پی برد. هر دو سیم با کشش معمول هستند مضاف بر اینکه در شکل 8 برای کاهش قطر سیم از کربن بکار رفته است.
شکل 9 (XTC45 – normal tension)
و بالاخره سری سیمهای تریبل اصلاح شده45 را خواهیم داشت که با عدد 30 مشخص گردیده اند. جنس باس در آنها مانند سری عمومی از مغز نایلونی با پوشش مسی که با نقره آبکاری شده است ساخته شده و تغییر عمده در سیمهای تریبل صورت گرفته است. با توجه به اینکه این سری از تولیدات یصورت عمومی در فروشگاه ها وجود ندارد نگارنده نیز تجربه استفاده از آن را ندارد.
در پایان لازم به ذکر است هر نوازنده باید بر اساس مشخصات ساز خود، نوع و سبک نوازندگی و سلیقه شنیداری اش سیم مورد نظر را انتخاب نماید اما توصیه میگردد بعد از بافتن صدای مورد نظر دربهای تجربه بسته نشده و همواره آزمایش کردن سایر برندها و یا سایر مدلهای همان شرکت سازنده نیز در برنامه کاری وجود داشته باشد و به تجربه و دانش خود از این مقوله نیز بیافزاید. و بالاخره اینکه شرکتهای سازنده برای تفکیک تولیدات خود از علائم مختلفی استفاده میکنند اما تقسیمات کلی همان است که در این نوشتار مطالعه کردید و البته از طرفی نیز سرکتها مشخصات کلیه محصولات خود را عموما در وبسایت مربوطه منتشر میکنند که با مطالعه انها و البته برخورداری از دانشی حداقلی (که امیدوار است این نوشتار این رسالت را انجام داده باشد) و کمی تجربه میتوان به ویژگیهای مختلف سیمها پی برد.
افشین ضیائیان اسفند 1402
[1] Parasite
[2] Sonority
[3] Resonance box
[4] Body
[5]Timber
[6] Dynamic
[7] Sustain
[8] Vibration
[9] Frequency
[10] Wavelength
[11] Amplitude
[12] Hertz
[13] Sustain
[14] Attack
[15] Luthier
[16] Ferret
[17] Release
[18] Treble
[19] Sprous
[20] Red Cedar
[21] Bass
[22] Core
[23] Steel آلیاژ آهن و کربن
[24] ٍExtrusion اجازه دهید که وارد بحث اکسترود کردن فلزها نشویم
[25] Alloy
[26] Normal Tension
[27] High Tension
[28] Alliance
[29] New Cristal
[30] Premium
[31] Creation
[32] Evolution
[33] D`Addario
[34] Normal Tension
[35] Hard Tension
[36] Light Tension
[37] Extra Hard Tension
[38] EXTENDED LIFE
[39] Composite
[40] نگارنده صدای سیم دوم را به اولی ترجیح میدهد.
[41] Lightly Polished
[42] Extended Life
[43] طبق تجربه نگارنده همه شرکتها از جملات اغواگرانه جهت ترغیب خریداران به انتخاب محصول مورد نظر استفاده میکنند.
[44] Corrosion
[45] Rectified Nylon